حمیدرضا تربتیان

 

 

خرداد95

حکایت:

 

 

منجّمی به خانه در آمد،یکی مرد غریبه را دید که با زن او نشسته است.

فریاد و فغان کرد و دشنام و سقط گفت و فتنه و آشوب به پا خاست.

حکیمی که در حال گذر بود گفت:

تو بر اوج فلک دانی چیست  که دانی که در سرایت کیست؟

 

 

 

چرا بعضی از افراد از خداوند غافل می شوند؟

 

یکی از موضوعاتی که در علم اخلاق از آن بحث می‌شود، موضوع «غفلت» است.

 علمای اخلاق، در آثار و تألیفات خود مباحث مبسوطی را در این زمینه مطرح کرده‌اند.

یکی از سر فصل‌هایی را که در این رابطه به بحث گذاشته‌اند، اسباب و عوامل غفلت‌زا در انسان است.

غفلت چنان‌که در تعریف آن گفته‌اند؛ رفتن چیزی از ذهن، بعد از توجّه به آن است:

 

«الْغَفْلَةُ السَّهْوُ عَنِ الشَّیْ‏ءِ»


غفلت عبارت است از این‌که پرده‌ای بر فکر و قلب انسان بیفتد که او از یک واقعیت و حقیقتی دور بماند.

 قرآن کریم، در این باره می‌فرماید: «برخی از انسان‌ها ‌با آن‌که دل دارند ولی نمی‌‌فهمند، چشم دارند، اما بینایی ندارند، گوش

دارند، ولی با آن نمی‌شنوند، آنها همان کسانی هستند که غافل‌اند.

منظور از غفلت در این‌جا می‌تواند اعم از غفلت از خدا، غفلت از آیات خدا، یا غفلت از آخرت، باشد.

 یا به تعبیر دیگر، غفلت از هر آنچه که انسان را، به سوی کمال می‌‌برد: «وَإِنَّ کَثِیراً مِنَ

النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ» 

بسیاری از مردم از آیات و نشانه‌های ما غافل‌اند.


با این مقدمه باید گفت؛ مهم‌ترین عوامل ایجاد کننده غفلت که در آیات و روایات بدان‌ها اشاره شده، از این قرار است.
دنیاگرایی: قرآن کریم یکی از عوامل غفلت را دنیاگرایی و توجه افراطی به دنیا می‌داند و در این باره می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ لا

یَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُون»؛ 

آنها که ایمان به ملاقات ما (و روز رستاخیز) ندارند، و به زندگى دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما غافل‌اند.


امام باقر(ع) خطاب به جابر می‌فرماید: «یَا جَابِرُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا یَنْبَغِی لَهُ أَنْ یَرْکَنَ وَ یَطْمَئِنَّ إِلَى زَهْرَةِ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ اعْلَمْ أَنَّ أَبْنَاءَ

الدُّنْیَا هُمْ أَهْلُ غَفْلَة»؛جابر! شایسته نیست انسان با ایمان متکى و دلگرم به زرق و برق این زندگى باشد، بدان‌که فرزندان (و

دلباختگان) دنیا اهل غفلت‌اند.


 
تسلط شیطان: یکی دیگر از عوامل غفلت، سلطه و غلبه شیطان بر انسان است: «اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ...»؛

شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برد.

یکی از کارهای شیطان این است که یاد خدا را از ذهن انسان برده و انسان را دچار غفلت کند.


هوا پرستى: خداوند متعال در رابطه هواپرستی و غفلت می‌‌فرماید:

«وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطا»؛

 و از کسانى که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همان‌ها که از هواى نفس پیروى کردند، و کارهایشان افراطى است.


 
آرزوهای دراز: از دیگر عوامل «غفلت» آمال و آرزوهای دراز است؛ چرا که آرزوهای دور و دراز تمام فکر و اندیشه انسان را

به  خود مشغول ساخته و از دیگر کارها غافل می‌‌‌‌سازد.

امام علی(ع) در این باره می‌‌فرماید:

«إِنَّ الْأَمَلَ یُسْهِی الْقَلْبَ وَ یُکْذِبُ الْوَعْدَ وَ یُکْثِرُ الْغَفْلَة»؛ 

بدانید آرزو دل را به فراموشی می‌کشاند، وعده‌ها را دروغ جلوه می‌دهد و غفلت را زیاد می‌کند.

سطحى‌‏‌نگرى‏: تعالیم دینی، سطحى‌‏نگرى نسبت به زندگی دنیا را یکی از اسباب و عوامل غفلت می‌

داند:

 «یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ»؛

 آنها فقط ظاهرى از زندگى دنیا را مى‌‌‏دانند، و از آخرت (و پایان کار) غافل‌اند.


مظاهر دنیا، از یک نگاه مى‌‌توانند اسباب غفلت باشند و از نگاه دیگر مى‌‌توانند موجبات تکامل انسان را فراهم آورند؛ و این

بستگى به نوع برخورد ما با دنیا دارد.

 اگر انسان از قبل زمینه‌هایى را در خود به وجود آورده باشد، با هر مظهرى از مظاهر دنیایى که روبرو مى‌‌شود آن‌را نعمت خدا

مى‌‌بیند؛ از این‌رو با دیدن آن نه تنها غافل نمى‌‌شود که به یاد خدا مى‌‌افتد.

 اگر انسان در برخورد با مظاهر دنیا مراقب حلال و حرام خدا باشد و وظیفه‌‌اى را که خدا در قبال آن برایش معین نموده انجام

دهد، این دنیا اغفال کننده و فریب دهنده نخواهد بود. اما اگر در زندگی فقط به ظاهر دنیا توجه کرده و سر گرم لذت‌های

مادی شود، بدیهی است که این ظاهر او را از آخرت و هدف خلقت که همان تکامل و سعادت است غافل خواهد نمود.

غفلت یکی از مهم ترین عوامل حسرت در روز قیامت است؛ زیرا در آن روز که پرده ها کنار می رود، آدمی در می یابد که چه

فرصت های بزرگ و بی مانندی را از دست داده است؛ چرا که زندگی دنیوی دیگر تکرار شدنی نیست و هرگز فرصتی دوباره

به کسی داده نمی شود تا به دنیا بازگردد و از گوهرهای بسیار افتاده بر زمین گرد آورد و در روز قیامت به بهای بسیار

بفروشد.
تاثیر بسزای غفلت در زندگی دنیوی و اخروی انسان چنان است که آیات بسیاری از قرآن به این مهم اختصاص یافته است؛

زیرا سختی ها، گرفتاری ها و تنگی های زندگی دنیوی ریشه در غفلت آدمی دارد و خداوند از بشر می خواهد تا برای دست

یابی به زندگی خوب در دنیا از غفلت رهایی یافته و یاد و ذکر او را در دل و جان داشته باشند.


نویسنده با توجه به اهمیت این مسئله در زندگی دنیوی و اخروی آدمی، با مراجعه به آیات قرآنی تلاش کرده است تا عوامل و

موانع غفلت را شناسایی و دراین نوشتار تقدیم خوانندگان نماید.


 با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم

 

غفلت و سختی و حسرت


غفلت دو کارکرد اساسی و پیامد اصلی در زندگی دنیوی و اخروی دارد. هرچند که آثار و پیامدهای غفلت از خدا و نشانه های

الهی و یا قیامت و رستاخیز، بسیار متنوع و متعدد است ولی بی گمان هسته مرکزی و اصلی آن را می بایست در سختی ها و

حسرت های آن در دنیا و آخرت جست؛ زیرا هرکسی از خدا غافل شود، خداوند او را در سختی معیشت قرار می دهد و

زندگی را بر او دشوار می گیرد (طه آیه ۱۲۴) لذا با وجود همه دارایی ها و توانایی ها، در چنان سختی و تنگنایی قرار می گیرد

که گویی جهان با همه گشادگی اش بر او تنگ آمده است.


از آن جایی که شخص غافل، نسبت به خداوند و نشانه هایش که در همه جا حضور مستقیم و پررنگ دارد، اعتنا و توجهی نمی

کند که گویی این امور و چیزها اصولا وجود ندارد و دیده نمی شود، خداوند بازتاب این عمل را در آخرت با نابینایی و کوری

نشان می دهد و در قیامت کور و نابینا محشور می گرداند تا این گونه بازتاب و پاداش رفتار و اعمال خویش را ببیند و بچشد. (طه آیه ۱۲۴)


خداوند در آیات ۳۷ و ۳۹ سوره مریم و نیز ۹۷ سوره انبیاء با اشاره به غفلت مردم در دنیا نسبت به اهداف آفرینش و فلسفه

آن، می فرماید در روز قیامت که پرده های غفلت از جلوی چشمان ایشان برداشته می شود، حسرت و اندوه و پشیمانی به

سراغشان می آید و از این که فرصت ها و ظرفیت های بسیاری از دست داده اند، بر خویشتن خویش، ملامت و سرزنش می

فرستند مرگ را برای خود آرزو می کنند که خداوند می فرماید نه تنها یک مرگ بلکه در این روز رستاخیز، بی پایان مرگ در

انتظار ایشان است؛ زیرا چنان در دوزخ جلال الهی شکنجه و عذاب می شوند که می میرند و دوباره جان می گیرند و دوباره

مرگ و زندگی برای ایشان تکرار می شود.
غفلت انسان نسبت به خدا و آخرت به معنای بی اعتنایی به وحی و دین و بازیچه قرار دادن آن (انبیاء آیات ۱ و ۲) و ترک

ایمان به قیامت و خداست (مریم آیات ۳۷ و ۳۹) از اینرو به سادگی به تکذیب رسولان و پیامبران (انبیاء آیات ۱ تا ۳) می

پردازد و دین و دینداری را دروغ می شمارد. (همان)



 

عوامل غفلت از خدا و یاد او


اکنون این پرسش مطرح می شود که چرا و چگونه انسان دچار غفلت از خدا و یا غفلت از یاد او می شود و درنتیجه از آخرت و رستاخیز غافل شده و در دام تکذیب دین و مانند آن می افتد؟


قرآن به این پرسش در آیات چندی پاسخ داده که در این جا به برخی از علل و عواملی که موجب می شود تا انسان از خدا و یا

از یاد او غافل شود اشاره می شود.


عواملی را که باعث غفلت انسان از یاد خدا می شود به دسته اصلی عوامل ایجادی و عوامل زمینه ساز تقسیم کرد؛ زیرا برخی از

عوامل خود به طور مستقیم موجب می شوند تا انسان گرفتار غفلت از خدا شود و برخی دیگر زمینه ها و بسترهایی را فراهم

می آورد تا آدمی گرفتار غفلت شود.


بی گمان اموری چون هواهای نفسانی (کهف آیه ۲۸) و دلبستگی به دنیا و دنیاطلبی (همان) در کنار شیطان و وسوسه های آن

(مائده آیه ۹۰ و ۹۱) مهم ترین عوامل غفلت در انسان است.


خواسته های نفسانی و هواهای بی پایان آن، می تواند انسان را چنان سرگرم خود کند که دیگر اصل و فلسفه آفرینش و

زندگی فراموش شود. از این رو خداوند رفاه و آسایش (اعراف آیه ۹۵ و ۱۳۴ تا ۱۳۶ و یونس آیه ۱۲ و هود آیه ۱۰) را به

عنوان زمینه ساز غفلت آدمی برمی شمارد؛ زیرا رفاه زدگی و آسایش زیادی موجب می شود که آدمی سرگرم پاسخ گویی به

هواهای نفسانی شود و از مسیر کمالی و فلسفه آفرینش دور و غافل گردد.
دلبستگی های آدمی به فرزندان (منافقون آیه ۹) مال و ثروت و دلبستگی به آن (ص آیات ۳۱ و ۳۲) دلبستگی به دنیا و زینت

های آن (کهف آیه ۲۸) سرگرم شدن به تجارت و داد و ستد (نور آیه ۳۷)، گردآوری ثروت (تکاثر آیه ۱ و ۲)، تلاش برای

افزایش ثروت و قدرت جهت برتری یافتن بر دیگران (همان) موجب می شود انسان چنان غرق در دنیا و لذت های آن شود

که از خداوند غافل گردد.


البته تفاخر به ثروت و قدرت و شمار یاران وخویشان (تکاثر آیات ۱ و ۲)، تکبر و خودبزرگ بینی) (اعراف آیات ۲۰۵ و

۲۰۶ و فصلت آیه ۱۵)، گرفتار شدن در امور باطل و نابهنجاری های رفتاری چون شراب خواری (مائده آیات ۹۰ و ۹۱)

قماربازی (همان) اسراف گری و تبذیر و ریخت و پاش (یونس آیه ۱۲)، افراط در سور و شادمانی (غافر آیات ۷۳ و ۷۵)

موجب عمده غفلت آدمی و زمینه ساز گرفتاری در این بلای بزرگ است که همه فرصت ها را می برد و ظرفیت ها را می سوزان

 

 برخی نشانه های غفلت از خدا


برای این که انسان های غافل از خدا را بشناسیم و یا خود را با معیاری بسنجیم تا بدانیم آیا از جمله این دسته از انسان ها

هستیم یا نه می توان به نشانه هایی که خداوند در قرآن بیان داشته مراجعه کنیم.


خداوند درباره کسانی که گرفتار غفلت از خداوند هستند نشانه هایی را بیان داشته که در این جا به شماری از آنها اشاره گذرا

می شود.


ازجمله نشانه های غفلت از خدا می توان به پیشگیری از کارهای نیک اشاره کرد. کسانی که از خداوند غافل هستند نه خود به

کارهای خیر و نیک اقدام می کنند و نه اجازه می دهند تا دیگران این گونه باشند. (توبه آیه ۶۷) آنان به سبب این که خداوند

را فراموش کرده و از وی غافل گشته اند، اصولا با کار نیک و خیر میانه ای ندارند و هرگونه کار نیک را بی خردی می شمارند.


تحقیر فقیران و بینوایان و نادیده انگاشتن شخصیت انسانی تهیدستان و به خود بستن امتیازات موهوم، همه از نشانه های غفلت

از خداوند است که در آیه ۲۸ سوره کهف به آن اشاره شده است.


چنان که گفته شد انسان های غافل از خداوند به کار خیر و نیک گرایشی ندارند، از این رو انفاق را دوست ندارند و به کسی

کمک مالی نمی کنند (توبه آیه ۶۷) و دست هایشان نسبت به این امور بسته است و هیچ دست بازی نسبت به کمک و انفاق به


دیگری ندارند.


اینان نه تنها به خوبی ها و نیکی ها گرایش ندارند بلکه به زشتی ها گرایش داشته و به ترویج و اشاعه آن می پردازند و

ناهنجاری ها و رذالت ها را تشویق و ترغیب می کنند (توبه آیه ۶۷) چرا که در دام هواهای نفسانی و خواسته های شیطانی

هستند و خدایشان را هواهای نفسانی قرار داده اند و تنها برای رضا و خشنودی آن عمل می کنند.(کهف آیه ۲۸)


این گونه است که انحطاط اخلاقی (اعراف آیه ۱۷۹)، تکبر و تفاخر (اعتراف آیه ۲۰۵ و ۲۰۶)، فسق و فجور و گناه پیشگی

(حشر آیه ۱۹) زیبا جلوه دادن اعمال زشت (یونس آیه ۱۲) و گسترش و اشاعه آن (همان) در انسان های غافل از خداوند مشاهده می شود.
از جمله عواملی که می تواند موجب غفلت انسانها و خصوصاً انسانهای مومن شود. می توان به اسراف و تبذیر (یونس آیه ۱۲ و

آیات دیگر)، رفاه زدگی (زمر آیه ۸ و ۴۹ و فصلت آیه ۵۰ و ۵۱) مشغول شدن به تجارت (نور آیه ۳۷) دنیاگرایی (کهف آیه

۲۸) هواهای نفسانی و پیروی از آن (همان) اشاره کرد.


بسیار دیده شده که اهل ایمان به سبب سرگرم شدن به این دسته از امور و مسائل، از یاد خداوند باز مانده و دچار تنگناها و فشارهای زندگی شده اند.


 
موانع غفلت و عوامل غفلت زدا


راه رهایی انسان از غفلت و آثار و پیامدهای زیانبار آن، بهره گیری از عقل و تفکر در هستی در کنار تزکیه نفس می باشد. به

این معنا که تعلیم و تزکیه به عنوان دو عامل مهم در رهایی از غفلت بسیار مهم است؛ زیرا غفلت زمانی پدید می آید که انسان

نسبت به هستی و فلسفه آفرینش غافل شود و با سرگرم شدن در امور مادی و دنیوی و پاسخ گویی به نیازهای طبیعی و غریزی، خدا و اهدافش را فراموش کند.


از آن جایی که انسان ها به طور طبیعی گرفتار دنیا هستند و مظاهر و زینت های آن موجبات غفلت و فراموشی را نسبت به خدا و اهداف آفرینش فراهم می آورد، لازم است که هر از گاهی به وی گوشزد شود. از اینرو بعثت پیامبران و رسولان الهی راهی

برای بازداشتن مردم و جنیان از غفلت قرار داده شده است (انعام آیه ۱۳۰ و ۱۳۱) چنان که تبیین آیات خدا برای مردم، مایه

تذکر و زدودن غفلت از آنان می شود (بقره آیه ۲۲۱) و پیامبران برای ایفای این نقش فرستاده شده اند.


انذار و بیم دهی، مایه زدایش غفلت و بی خبری مردم از اهداف خلقت و بازگشت به مسیر درست کمالی است که در آیات

۱۳۰ و ۱۳۱ سوره انعام و ۳۹ سوره مریم و ۳۶ سوره قصص و ۳ و ۶ سوره یس به آن توجه داده شده است. براین اساس

کسانی که در عرصه آموزش و تربیت افراد جامعه فعالیت می کنند، لازم است که از انذار و بیم دهی به عنوان یک عامل غفلت

زدا بهره گیرند.


بصیرت و بینایی نسبت به حقایق آخرتی، مانع جدی در برابر غفلت و بی خبری از آن است؛ چنان که اندیشیدن در حقیقت دنیا

و آخرت (انعام آیات ۳۱ و ۳۲ و روم آیه ۷ و ۸) و هم چنین نگرش عمیق در حقیقت دنیا و آخرت (همان) نقش بسیار مهمی

در غفلت زدایی ایفا می کند بلکه حتی اجازه نمی دهد تا آدمی خود را مشغول به امور دنیوی و سرگرم آن کند و از خدا و

اهداف آفرینش غافل شود.


مقایسه دنیای گذرا با حقیقت زندگی آخرتی (نحل آیات ۱۰۷ و ۱۰۸ و عنکبوت آیه ۶۴ و قیامت آیه ۲۰ و ۲۱) می تواند مانع

جدی در برابر غفلت باشد، چنان که مشاهده قدرت خداوند در آفرینش نخستین و تفکر درباره آن نیز از دیگر موانع غفلت

است که در آیات ۶۱ و ۶۲ سوره واقعه به آن اشاره شده است.


خداوند گاه برای بیدار کردن آدمی، از علل و عواملی چون سختی ها و مجازات و گرفتاری ها بهره می گیرد. از این رو برخی

از فشارها و تنگناها به عنوان عوامل غفلت زدا مورد توجه است.

 آیات بسیاری به این مهم توجه داده است که از آن جمله می توان به آیه ۱۲ سوره یونس و آیه ۶۷ سوره اسراء و ۳۳ سوره روم و ۸ سوره زمر اشاره کرد.


خواندن قرآن و توجه به تذکرات قرآن (انبیاء آیه ۱ و ۲ و نور آیه ۱ و قصص آیه ۵۱ و مانند آن) و یاد خداوند در صبح و عصر، زداینده غفلت انسان از خداست. (اعراف آیه ۲۰۵)


این ها نمونه هایی از موانع غفلت و عوامل غفلت زدا است که در آیات قرآنی به آن توجه داده است.

 بنابراین انسان می بایست همواره به این نکته توجه کند که عوامل غفلت در درون و بیرون آدمی چنان قوی است که اگر

اندکی غافل شود و هوشیار و بیدار نباشد، ممکن است در دام بزرگ غفلت گرفتار آید و دنیا و آخرت خویش را تباه کند و

انگشت حسرت و ندامت بگزد.


کسانی که خود را در دنیا هوشیار و بیدار نکنند، باید این انتظار را داشته باشند که عذاب قهر الهی، نقطه ای بر پایان غفلت

زدگی و بی خبری ایشان باشد (مؤمنون آیات ۶۳ و ۶۴) به این معنا که اگر کسی خود را بیدار نکند روزی می رسد که عذاب

الهی او را از خواب غفلت بیدار خواهد کرد ولی آن زمان بسیار دیر است و دیگر راه بازگشت و اصلاح و تصحیح باقی نمی ماند

و ندامت و افسوس نیز سودی به حالش نخواهد داشت؛ زیرا عذاب الهی او را دربرگرفته و هیچ شفاعت و معامله ای با وی نمی

شود.


کسب معلومات و آگاهی از اعتقادات تاثیر زیادی در تقویت ایمان شما دارد تا بتوانید دستورات خدا را بشناسید ولی کافی

نیست. شما باید از اعمال صالح نیز کمک بگیرید تا ایمان شما را بالاتر ببرد و زمینه عمل به دستورات دینی را در شما تقویت کند.


چند توصیه برای رفع غفلت:
توجه دائم به خداوند و ذکر و یاد او: حضور خداوند در خاطر ما، در همه لحظات زندگی، ارتباط ما را با او افزایش می دهد و به

تدریج به پیوندی استوار می انجامد. یکی از حکمت های نمازهای پنجگانه، زنده نگه داشتن یاد خدا در طول شبانه روز، در دل مؤمن است.
یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید.

 
انجام برخی کارها مانند قرائت قرآن، دعا و زیارت، مطالعه سیره ائمه و همنشینی با نیکان و صالحان، ما را به یاد خدا می اندازد.


برخی کارها نیز مانع توجه به خداوند است که باید این موانع را کنار زد تا غفلت بر آن حاکم نشود.


قرآن کریم می فرماید: «یاد خدا دل های مؤمنان را می لرزاند و هنگامی که آیات الهی را گوش دهند، بر ایمانشان افزوده می شود.